استامینوفن 500

دلنوشته های من

استامینوفن 500

دلنوشته های من

بیوگرافی حامد همایون و ازدواج و همسرش + عکس

بیوگرافی و زندگینامه 

حامد همایون خواننده، نوازنده و آهنگساز ایرانی متولد 19 بهمن 1361 در شیراز است و 35 سال سن دارد.

البته نام اصلی او سید حامد محمودزاده است و حامد همایون نام هنری اوست که توسط تهیه کننده وی انتخاب شده است.

خواننده ای که در مدت کوتاهی توانست به یکی از محبوب ترین خوانندگان کشور تبدیل گردد که واسطه آن آهنگ چتر خیس بود.

ازدواج و همسرش

حامد همایون که در سن 34 سالگی به سر می برد مجرد می باشد و همسر ندارد و تاکنون ازدواج نکرده است.

سبک موسیقیایی حامد همایون پاپ می باشد. 

تحصیلات : حامد همایون دارای مدرک فوق لیسانس می باشد. 

وی اولین کنسرت خود را به نفع کودکان سرطانی در مؤسسه محک برگزار کرد.

حامد همایون اولین آلبومی که به صورت قانونی منتشر کرده است «دوباره عشق» نام دارد و شامل 18 آهنگ است.


وی در مصاحبه اخیر خود با روزنامه جام جم در دی ۹۵ گفته است «بیشتر ترانه‌ها در کشور ما حس غم را منتقل می‌کنند و از ناله و خیانت و سیاهی می‌گویند. ما تصمیم گرفتیم سردمدار ترانه‌های شاد و مثبت باشیم.

همایون 15 سال مدرس آواز بوده است. 

گفت و گو با حامد همایون

ما در عصری زندگی می کنیم که به شهرت رسیدن در عرصه به کاری بسیار دشوار تبدیل شده است. در همه زمینه ها هنرمندان برجسته ظهور کرده و آثاری ماندگار به جای گذاشته اند. اینها را بگذاریم کنار شرایط پیچیده امروز که به طنز می گویند در ایران تعداد خواننده ها از مردم عادی هم بیشتر است! هر خواننده که کارش را شروع می کند، از خودم می پرسم چطور جرات کرده در میان این همه خواننده وارد عرصه شود. شما چطور جرات کردید وارد این حوزه شوید؟

به نظرتان خیلی شجاع هستم؟!

برداشت من این است که خیلی محکم جلو آمده و می شود گفت شجاعانه حرکت کرده اید.

همیشه گفته ام حامد همایون یک شخص خاص نیست. ما یک مجموعه هستیم که کارش با عنوان «حامد همایون» منتشر می شود. درواقع قدم های محکم از یک گروه موفق شکل می گیرد و در این شرایط است که به قول شما، آدم جرات می کند محکم قدم بردارد. 

حامد همایون ,بیوگرافی حامد همایون

شما پیش زمینه ای در عرصه موسیقی داشتید یا مثل بسیاری از خواننده های جوان به تصور اینکه صدایی خوب دارید وارد این عرصه شدید؟

به هیچ وجه جزو دسته دوم نیستم. من قبلا هم در این عرصه فعال بودم و به صورت حرفه ای با موسیقی آشنایی داشتم اما واقعیت این است که قصد نداشتم وارد بازار حرفه ای موسیقی شوم و جدی فعالیت کنم. هرچند کارهایی انجام داده بودم اما ورودم به بازار حرفه ای موسیقی از طریق آشنایی ام با آقای محسن رجب پور مدیر شرکت ترانه شرقی بود و آقای سامان امامی تنظیم کننده کارهایم هم بانی این آشنایی شد.

درواقع آقای رجب پور، پروژه استعدادیابی را آغاز کرده و من هم در قالب همین پروژه کارم را با ایشان آغاز کردم. باید بگویم جراتی را که می گویید آقای رجب پور به ما دادند. ایشان در اولین دیدارمان برای من کلاسی گذاشتند و سه ساعت نسخه نوشتند که چگونه می توانم موفق شوم. بعد به شوخی گفتند دوست دارم دیگر نبینمت ولی اگر دوست داری کار کنی، این راه موفقیت است. دو هفته به من مهلت دادند که بروم و فکر کنم.

من هم با تفکر جدید برگشتم و کارمان را شروع کردیم. این جرات حاصل تفکر ایشان است. من مجری کار هستم و می توانم بگویم خدا خیلی به من لطف داشته که توانایی خلق موسیقی، نوازندگی و خوانندگی را دارم اما در هر صورت خواستم بگویم ماحصل یک فکریم و به این افتخار می کنیم.

شرکت های موسیقی و تهیه کننده ها در موارد زیادی با خواننده ها درگیری و چالش داشته اند. فکر نمی کنید اگر خودتان تنهایی کار را شروع می کردید، ممکن بود بهتر و بی حاشیه تر پیش برود؟

من قبلا هم چند کار خوانده بودم، چرا آنها موفق نشدند؟ مسلما کارکردن با تهیه کننده ها امکان خوبی برای خواننده هاست و به نظرم اگر قرار باشد یک بخش از این چرخه را حذف کنیم، به کار خودمان لطمه وارد می شود. خود من قبلا زمانی که شیراز بودم و در آموزشگاه ها تدریس می کردم، قطعاتی را منتشر کردم که دیده نشدند. می دانید چرا؟ چون جامعه شناسی هنر، کار من هنرمند نیست، کار تهیه کننده است. او می داند چگونه می شود در بازار موسیقی موفق بود و بنابراین با قطعیت می گویم به تنهایی از پس این کار بر نمی آیم. 

تا جایی که می دانم شیراز نسبت به دیگر شهرها از نظر موسیقی وضعیت بهتری دارد.

شیراز در موسیقی قطب است و در اغلب خانواده ها به نوعی موسیقی حضور دارد. پدر بنده صدایی خوب داشت و من هم پیانو و تار می زدم. با شما موافقم اما هر چند در شیراز موسیقی قوی است اما هنوز بازار آن حرفه ای نیست و به چشم صنعت به موسیقی نگاه نمی شود.

فکر می کنم دیر یا زود این اتفاق هم رخ بدهد. چون در جشنواره های موسیقی می بینیم گروه هایی که از شیراز می آیند اجراهایی قوی دارند و موسیقی را خوب می فهمند.

شیراز رکورددار تعداد آموزشگاه موسیقی در ایران است. همیشه گفته می شود ما در ایران ضعف علمی داریم و مردم موسیقی آکادمیک نمی شنوند. در شیراز کمتر این طور است. مردم با موسیقی برخورد جدی تر دارند و آموزش برایشان مهم است. کلاس های موسیقی کودک پررونق ترین کلاس ها در شیراز است اما هنوز راه هست تا به بازار موسیقی برسد. البته آقای رجب پور به خواهش بنده، دو جلسه رایگان برای فعالان موسیقی در شیراز گذاشته و سعی کرده اند آنها را راهنمایی کنند. 

بیوگرافی حامد همایون

و به همین دلایلی که مطرح کردید، فکر می کنید اگر شیراز می ماندید امکان پیشرفت کمتر بود؟

دو سال است به تهران آمده ام و ارتباط خیلی خوبی با این شهر دارم. چیزی که تهران به من منتقل می کند محیط فعال برای رقابت کاری است. وقتی شما شیراز زندگی کنی، خیلی کمتر کار جدی می کنی. تهران محیط رقابت و کار است. بسیاری از چهره های شناخته شده موسیقی از شهرستان به تهران آمده اند؛ رضا صادقی و ناصر عبداللهی هم همین کار را کردند و از بندرعباس به اینجا آمدند. محسن یگانه از گنبد کاووس آمد تهران و خواننده شد.

در شهرستان ها هنوز این مشکل وجود دارد که هنر را با نگاه های خیلی قدیمی و باستانی می بینند و به روز نشده اند. به همین دلیل هم هنرمند جرات پیدا نمی کند چارچوب های موجود را بشکند و کارش را جدی تر ادامه دهد.

زندگی در تهران، سر و کار داشتن با فضای مدرن است و از طریق همین امکانات است که مردم درباره همه چیز حتی هنر تصمیم می گیرند و گوشی شان نقشی مهم در این زمینه دارد. اگر هم قرار باشد چیزی ارائه شود که مردم آن را بپذیرند، باید در همین فضای جدید بتواند خودش را نشان بدهد. اگر قرار باشد با همان شکل و روش قدیمی گفته شود که فایده ندارد.

از دهه 50 بهترین های پاپ و بعدتر هم بهترین های موسیقی سنتی را داشته ایم و البته کماکان موسیقی سنتی ما به حیات خود ادامه داده است؛ چون برای خودمان است، صاحبش هستیم و در خون مردم ایران است، به همین دلیل به قوت خودش مانده است.

البته موسیقی ایرانی با انتقادهای فراوان مواجه است و استادان این عرصه از شرایط موجود راضی نیستند.

اعتقاد من این است هرجا موسیقی پاپ قوی تر شده یا توجه را به خود جلب کرده، از ابزار موسیقی سنتی بهره برده است. من هم سعی کردم همین کار را بکنم. با اینکه خواننده موسیقی ایرانی نیستم و درس آواز کلاسیک خوانده ام ولی به جرات می گویم لحنی که استفاده کردیم، لحن فردوسی در شاهنامه است. خوانش من در کارهایم حماسی است که همراه با لحنی ویژه خودمان پیش می رود.

این ریشه ها هستند که هرچیز را نگه می دارند. موسیقی سنتی ما خیلی عمیق و در رگ و ریشه ماست. به همین خاطر خواننده سنتی خوب خیلی زیاد داریم. چون مال خودمان است و می شود خواننده عجیب و غریب از آن بیرون بیاید اما موسیقی پاپ مال ما نیست. فواصلش غربی است و خیلی کم پیش می آید بتواند قدرت زیادی داشته باشد. شک نکنید هر چیزی هم که در موسیقی ما جذاب می شود، یک ریشه هایی از موسیقی سنتی در خود دارد.

حامد همایون و همسرش

البته همیشه توجه ها به موسیقی پاپ بیشتر بوده، زور بیشتری داشته و البته کمتر هم ماندگار شده است.

اقبال با پاپ است اما این اقبال از موسیقی ایرانی عاریه گرفته می شود، کنسرت حامد همایون در 6 سانس در سالن میلاد برگزار میشود

پس قبول دارید عمر پاپ کوتاه است؟ کار خودتان هم به نوعی پاپ است. فکر می کنید چقدر عمر کند؟

به عنوان کسی که اگر بشود نامم را هنرمند گذاشت، تنها کارم تلاش کردن است و مثل یک سرباز واقعا در حال تلاش هستم. اینکه تا چه اندازه مردم ما را قبول داشته باشند و گوش کنند و نگاه مهربان داشته باشند، نمی دانم اما همیشه از خدا می خواهم این اتفاق ها بیفتد. چون شاهد مواردی هستیم که خواننده پاپ ماندگار شده و مردم آثارش را فراموش نکرده اند. هرچند اکثر موارد این طور نبوده است؛ خواننده های پاپ مثل یک موج آمده و مثل یک سیل رفته اند.

حامد همایون ,عکس حامد همایون ,بیوگرافی حامد همایون

کارهایی که مانده اند، چه شرایطی را رعایت کرده اند؟

عوامل زیاد است و نمی توان در حال حاضر به همه آنها پرداخت اما کاری که کلام ماندگار داشته باشد می ماند. مثلا یک شعر از مولانا بخواند، می شود. کارهایی هست که قبلا از آدم های بزرگ شنیده ایم، پاپ بوده اما هنوز زمزمه می شود. به خاطر اینکه چارچوب ها را رعایت کرده بودند. کلام راحت و ماندگار بوده، نوع گفتارشان از عشق یا هر موضوعی، طوری بوده که با نسل ها و دوره های مختلف ارتباط برقرار کرده و زنده مانده است. از بچه هفت ساله آن نوع گفتار را دوست داشته تا آدم 50 ساله.

به نظرم این نوع خواننده ها می مانند اما خواننده هایی که برای یک قشر خاص می خوانند ممکن است همان قشر یک خواننده دیگر را پیدا و او را فراموش کند. اگر 20 تا 30 ساله ها فقط من را گوش کنند، ممکن است سنشان برود بالاتر و نخواهند مرا بشنوند و اینگونه فراموشم کنند. 

شما و گروه در کلام کارهایتان تا چه اندازه این موضوع ها را رعایت می کنید؟

روزی که قرار شد من بشوم خواننده ترانه شرقی، یک ایدئولوژی و تفکر تصویب شد؛ قرار شد ما به جامعه مان عشق و امید بدهیم، عشق را از نگاه مثبت و خدایی نگاه کنیم. هر چند قبل از ما هم این کار شده بود اما غلب کارها آه و ناله و خواندن از غم بوده اند. من دوست داشتم کار جدید انجام بدهم اما خیلی جراتش را نداشتم. کسانی که موسیقی حرفه ای کار می کنند، خیلی در چارچوب قرار می گیرند و شکستن این چارچوب هم برایشان دشوار است. آقای رجب پور این اعتماد به نفس را به من داد که مردم کار جدید می خواهند و کارم را می پذیرند. بعد هم با گروه کارکردیم و فعلا نتیجه اش خوب بوده است.

حامد همایون

خیلی از خواننده های جوان آمده و ابتدا مثل شما پرشور و موفق بوده اند اما حالا کارهایشان چنگی به دل نمی زند. فکر نمی کنید ممکن است سرنوشت به تکرار افتادن در انتظار شما هم باشد؟

این عزیزانی که شما می گویید، کسانی هستند که به هر دلیل تمایل ندارند با تهیه کننده کار کنند. حالا هر دلیلی که دارند… ما در مرحله ای هستیم که فکر نمی کنم به تکرار بیفتیم، گروه هستیم و این یعنی بیشتر از یک فکریم. چند نفریم و سعی می کنیم تکراری نشویم. من معتقدم هر قدر اطلاعات در یک جمع بیشتر شود، امکان تکراری شدن کمتر خواهدبود. چون افراد می توانند از سواد خودشان و دیگر اعضای گروه استفاده کنند. خواه سواد موسیقایی، خواه اجتماعی.

سواد اجتماعی را هم تهیه کننده دارد و خوب می داند باید چه کرد که هم موسیقی خوب داشت، هم نظر مردم را جلب کرد. من فکر می کنم همه بچه هایی که گرفتار این اتفاق شدند، یک ضلع شان می لنگد… از منیت و فردگرایی دل خوشی ندارم، همیشه مسیر آدم را سد می کنند.

اگر روزی کارهایتان تکراری شود، جرات خداحافظی دارید؟

اگر روزی کارهایم تکراری شود… نمی خواهم فعلا به این اتفاق فکر کنم. قول می دهم اگر این طور شد درباره اش حرف بزنیم. حالا که خدا برایم خواسته، به همه آرزوهایم رسیده ام و همه تلاشم را می کنم در روحیه جامعه تاثیر مثبت بگذارم و به آنها عشق و انرژی مثبت بدهم، این فکر برای بعد بماند. 

امیدوارم بخشی از میراث بزرگان ادبیات ایران را که همشهری هایتان هم هستند با خودتان از شیراز آورده باشید و واقعا بتوانید عشق و زندگی را با صدایتان به گوش همه برسانید.

خودم هم امیدوارم این اتفاق بیفتد. البته من برعکس حافظ کوچ کرده ام.

پس روش سعدی را انتخاب کرده اید.

همیشه معتقدم عمق کلام سعدی بیشتر است، چون خیلی سفر کرده و سفر آدمی را می سازد.

اما نکته پایانی، گفتید در اوج هستید، به همه آرزوهایتان رسیده و دوست دارید به مردم عشق و انرژی بدهید. کمی صریح بگویم؛ در تمام این سال ها مقابل خواننده های جوان نشسته ام که در قدم های ابتدایی حال و رزوشان مثل شما خوش بوده اما بعد باد شهرت، آنها را با خودش برده است. در چند ماه شده اند یک آدم دیگر و هیچ کس را نشناخته اند. البته به شدت هم افت کرده اند. آیا سال آینده همین موقع اگر خیلی موفق و مشهور باشید، همین حامد همایون مهربان و خوش برخورد امروز خواهید بود یا باد شما را هم می برد؟

(با خنده) من به شما قول می دهم هرگز این اتفاق نیفتد. اگر می خواهم بمانم، باید همین باشم. عاشق کارم، عاشق مردم و بدون غرور و منیت… و یادم بماند هر چه دارم از خداست.

آثار حامد همایون

آلبوم دوباره عشق 1395

بیوگرافی مصطفی میرسلیم

صبح امروز (۳ اردیبهشت ماه) اولین نشست خبری سیدمصطفی میرسلیم به عنوان کاندیدای رسمی حزب موتلفه اسلامی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حضور جمعی از خبرنگاران در محل حزب موتلفه اسلامی برگزار شد. اخبار موسیقی

میرسلیم کیست؟

سیّد مصطفی میر سلیم متولد تهران سال ۱۳۲۶ در خانواده‌ای مذهبی است.
وی از دبیرستان البرز تهران در سال ۱۳۴۴دیپلم گرفت و برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد.
درسال ۱۳۴۹ موفق به اخذ فوق‌ لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه پواتیه فرانسه گردید و به دنبال آن در سال ۱۳۵۱ از مدرسه عالی نفت و موتور پاریس، تخصص مهندسی موتورهای درون‌سوز را کسب کرد.
وی تا سال ۱۳۵۴ در فرانسه به کار در شرکت صنایع مکانیک آلزاس ادامه داد و پس از بازگشت به ایران، به عضویت هیئت علمی دانشگاه پلی‌تکنیک (امیرکبیر) درآمد. میر سلیم در خارج از کشور فعالیتهای سیاسی و مذهبی چشمگیری داشت و وقتی به ایران آمد فعالیتهایش را در ارتباط با دانشگاهیان مسلمان ادامه داد.
او از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ مدیریت بهره‌برداری شرکت راه‌آهن شهری تهران و حومه را نیز عهده‌دار بود. ۱۶ شهریورماه ۱۳۵۷ و در زمان اوج‌گیری نهضت انقلابی مردم ایران براثر اصابت گلوله زخمی و جانباز شد و پس از به ثمر رسیدن انقلاب و تشکیل حزب جمهوری اسلامی، به عضویت شورای مرکزی این حزب در‌آمد.

وی همچنین همراه با تعداد دیگری از نیروهای دانشگاهی، در اوایل انقلاب اقدام به تأسیس جامعه اسلامی دانشگاهیان کرد.
در فروردین ۱۳۵۸ از جمله اعضای هیئت اجرایی همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی و در خردادماه این سال ریاست ستاد بازرسی انتخابات مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی را برعهده داشت. میر سلیم در سال ۱۳۵۸ به معاونت سیاسی اجتماعی وزارت کشور برگزیده شد که تا سال ۱۳۶۱ در این سمت باقی ماند و در طول این مدت مسئولیت اجرایی همه‌پرسی قانون اساسی، برگزاری اولین دوره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس شورای اسلامی را نیز عهده‌دار بود. همچنین سرپرستی شهربانی جمهوری اسلامی، سرپرستی بنیاد امور جنگ زدگان و قائم‌ مقامی وزارت کشور از جمله دیگر مسئولیت‌های وی در خلال این مدت بوده است.در سال ۱۳۶۱ به سرپرستی نهاد ریاست جمهوری و مشاورت عالی رئیس‌جمهور برگزیده ‌شد که تا سال ۱۳۶۸ در این سمت باقی ‌ماند(در دوره ریاست جمهوری حضرت آیت اله خامنه ای مد ظله العالی) . به دنبال آن از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ مشاور رئیس‌جمهور در امور تحقیقات شد و از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رابرعهده گرفت. میرسلیم از سال ۱۳۶۸تا ۱۳۷۶ به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمد و در طول سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵ مسئولیت دبیری این شورا را نیز عهده دار بود.

ریاست هیئت امنای بنیاد دایره‌المعارف اسلامی از سال ۱۳۶۲ و مدیر عاملی این بنیاد طی سالهای ۶۸ تا ۷۳ از دیگر مسئولیت‌های وی به شمار می‌آید. در سال ۱۳۷۵ به عضویت مجمع تشخیص مصلحت در آمد و از سال ۱۳۷۸ عهده‌دار معاونت فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص شد. وی همچنین مؤسس و رئیس اولین مرکز تحقیقات موتور ایران و ناظر عالی طراحی و ساخت اولین موتور پایه گازسوز (موتور ملی ایران) است. او ریاست فدراسیون نجات غریق و غواصی و عنوان «حامی فدراسیون نجات غریق جهانی ایران» را نیز بر عهده دارد.

میر سلیم کار حزبی را با تعطیلی حزب جمهوری اسلامی، تعطیل نکرد و از سال ۱۳۷۲ عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی شد. او سالها است به عنوان رئیس شورای مرکزی ، نقشی راهبردی در هدایت این حزب با سابقه دارد و در مهرماه ۱۳۹۴ بیشترین رأی را از مجمع عمومی برای یک دوره سه ساله به دست آورد و مسئولیتش نیز تمدید شد. همچنین در آخرین مجمع عمومی موتلفه اسلامی، وی با رأی بالا به عنوان عضو هیأت نظارت بر کرسی مرحوم عسگراولادی نشست. میرسلیم صاحب تألیفات متعدد فرهنگی و سیاسی و فنی است که از آن میان کتاب تألیفی وی در رشتۀ موتورهای درونسوز در ۱۳۶۸ برندۀ جایزۀ کتاب سال و کتاب برتر دانشگاهی شد. کتاب فنی دیگری نیز که زیر نظر او در زمینۀ دانش و فناوری موتورملی پایه گاز تدوین شد در ۱۳۸۶ عنوان بهترین تألیف را کسب کرد.

 

فعالیت‌های سیاسی

 

میرسلیم از اعضای شاخص حزب موتلفه اسلامی است. وی با استعفای عسگراولادی از دبیرکلی، سمت ریاست شورای مرکزی این حزب را که تازه ایجاد شده بود عهده‌دار شد و طبق اعلام روابط عمومی این حزب، در مجمع عمومی اردیبهشت ۱۳۸۸ برای مدت ۳ سال دیگر به عضویت شورای مرکزی آن انتخاب و سمت ریاست شورای مرکزی وی تمدید شد.

  • عضو مؤسس گروه سیاسی موسوم به «پویای توحید» سال ۱۳۵۴
  • جانباز انقلاب: مجروح در ۱۶ شهریور ۱۳۵۷
  • مسوول تبلیغات حزب جمهوری اسلامی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰
  • عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از اسفند ۱۳۵۷ تا۱۳۶۰
  • عضو مؤسس و عضو هیئت دبیران جامعه اسلامی دانشگاهیان
  • عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی از ۱۳۷۲

 

فعالیت‌های دولتی

 

تنها مسئولیت پیش از انقلاب وی مدیر بهره‌برداری شرکت راه‌آهن شهری تهران و حومه در سال‌های ۱۳۵۴–۱۳۵۷ می‌باشد. لاکن در سال‌های پس از انقلاب سمت‌های متعددی را عهده دار شده‌است.

  • عضو هیئت اجرایی همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی، فروردین ۱۳۵۸
  • رئیس ستاد بازرسی انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، خرداد ۱۳۵۸
  • معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱
  • سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی ایران از ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹
  • سرپرست بنیاد امور جنگزدگان از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰
  • قائم‌مقام وزیر کشور در ۱۳۶۰
  • سرپرست نهاد ریاست جمهوری و مشاور عالی رئیس جمهور از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸
  • مشاور رئیس‌جمهور در امور تحقیقات از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲
  • وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶
  • عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام از ۱۳۷۵ تا کنون
  • معاون فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک از ۱۳۷۸
  • عضو هیئت مدیرهٔ شرکت دسا (دیزل سنگین ایران)
  • رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت تحقیق، طراحی و تولید موتور ایران خودرو (ایپکو)
  • ناظر عالی طرح موتور ملی پایهٔ گازسوز
  • ناظر عالی طرح موتور ملی دیزل سواری

کنسرت حامد همایون

روز یکم و دوم  خرداد ماه کنسرت حامد همایون در ۴ سانس در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران به روی صحنه رفت.

حامد همایون در این کنسرت مجموعه ای از قطعات پرطرفدار آلبوم دوباره عشق را به روی صحنه برد و پس از مطلع کنسرت که با قطعه به چشمات قسم آغاز شد به ترتیب قطعات جادوی نگاه،چنین کنم چنان کنم،چترخیس،دنیای من،شیدایی و مموعه ای دیگر از قطعات پرطرفدار خود پرداخت.

گروه ارکستر همایون به رهبری سامان امامی (نوازنده کیبورد) شب خوب و موفقی را پشت سر گذاشت همچنین آرش عیوضی (گیتار بیس)، آلن بارسخیان (گیتار الکتریک)، محمد افشاری (گیتار)، پوریا ربانیان (پرکاشن)، پیمان لطیفی (درامز)، امیر حسین توسلی (تار و سه‌تار) همایون را در این اجرا همراهی کردند.

شایان ذکر است که این اجرا به همت شرکت ترانه شرقی با مدیریت محسن رجب پور به روی صحنه رفت،

دنیای مجازی

چیزی که این روزها بیشتر به آن نیاز داریم، کم شدن احتیاجات است! شاید این خود نوعی تناقض به حساب بیاید اما وقتی در ژرفای آن مینگریم میبینیم که زیاد هم بیراه نیست! اینکه در بدو ورود به هر عرصه ای دوست داریم پیشتاز باشیم و به نوعی این کمال گرایی را به دیگر ابعاد شخصیت خود اشاعه دهیم خود نوعی خلا نیازهاست. یعنی حفره هایی درون شخصیت شکل میگیرد که با دغدغه پر میشود، با نیاز پر میشود با گرایش به خواستن، پر میشود. مصداق بارزش همین کانالیزه شدن #تلگرام است! شبکه ای اجتماعی که به جای پیوند روابط دور، موجب گسستن روابط نزدیک شده است و اینطور میشود که میبینیم هر فرد برای خود کانالی جداگانه دارد و به عقیده خودش حرف هایش را آنجا میزند! اما حرف بی مخاطب بی شباهت هم به کوبیدن میخ در سنگ نیست! اینکه میبینیم روز به روز برخی کانال ها بزرگ و بزرگتر و خرده ریزه کانال های بدون عضو یا کم عضو، روز به روز بیشتر میشوند، خود دلیلی بر این ادعاست. شما چند #کانال در گوشی خود دارید؟ چند گروه خانوادگی یا دوستان؟ چند چت شخصی؟ اگر تعداد کانال های شما بیشتر از دو مورد دیگر است بدانید که استفاده نادرستی از تلگرام خود میکنید و اگر مجموع این سه دسته از بیست عدد بیشتر است بدانید که شما دچار توهم زندگی هستید و این فضای مجازیست که برای شما تعیین تکلیف میکند!